دروغ هایی که به خود میگوییم

دروغ هایی که به خود میگوییم درباره دروغ هایی است که در مواجهه با شرایط دشوار زندگی به خود می گویم. اینکه چطور با فریب خود به جای پیدا کردن علت شکست یک رابطه از طرف مقابل خشمگین می‌شویم ،  اورا ناسپاس بدتر از آنچه هست می بینیم ، یا احساساتمان را نمی‌بینیم.

 همه ما در زندگی تلاطم های روانی داشته ایم. روزهایی که خیلی خوب بودند و روزهایی که حتی فکر کردن به آنها حالمان را خراب می‌کند. بعضی از این روزها و اتفاقات آن قدر اثر گذارند که تعادل روانی ما را به هم می‌زنند ، بر هم خوردگی روانی همیشه آن تصویر کارتونی که در ذهن داریم نیست. چنین فشارهایی همیشه منجر به این نمی‌شود که کسی با پیژامه توی خیابان  بدود و جیغ بکشند. هر چند شاید در درون همین طور می‌شود و بخشی از درون ما زیر فشار هایی که خودمان تحمیل می کنی می شکند اما در بیرون گاهی همه چیز امن و آرام است که از نظر نازل بیرون و چه از نظر خودمان.

اغلب ما در زندگی احساس میکنیم که چیزی درست نیست ، در روابط مان  مشکل داریم یا در مواجهه با خود احساس خوبی نداریم ، در تربیت فرزندان خود را شکست خورده می‌بینیم یا پرخاشگر و یا زود رنجیم.

 زندگی برای اکثر آدمها به شیوه‌ای است که آسیب هایی به همراه دارد و این آسیب ها در رفتار و زندگی افراد سال‌ها بعد از آن واقعه نیز تأثیر می‌گذارد.

 در کودکی ، نوجوانی یا جوانی اتفاقاتی می افتد که باعث ایجاد فشار روی فرد می شود اما با ندیدن این آسیب فرد خود را فریب می دهد اما اثرات آن را در ناخشنودی هایش می بیند. تمام رازهای زندگی می‌تواند  فشارهای را بر ما تحمیل کنند.

 اصولاً ما با خود واقعیمان صادق نیستیم و آن را نمی بینیم و به آن اجازه ظهور نمی‌دهیم. ما حتی با زندگی هم صادق نیستیم. جدای از تمام آنچه که دوست داریم یا نداریم زندگی در جریان است. تولد ،  مرگ و اتفاقاتی از این دست بدون خواست ما پیش می آیند. نپذیرفتن اتفاقاتی مانند مرگ عزیزان ، شکست‌ها و طرد شدن ها کمکی به کسی نمی کند.

  دروغ هایی که به خود میگوییم درباره دروغ هایی است که در مواجهه با چنین شرایطی به خود میگوییم. اینکه چطور با فریب  خود به جای پیدا کردن علت شکست یک رابطه از طرف مقابل خشمگین می‌شویم ، او را  ناسپاس  یا بدتر از آنچه هست می بینیم ، یا احساساتمان را نمی‌بینیم. خشم ، غم یا احساس های طبیعی دیگر خود را پشت چیزهای دیگر پنهان می کنیم تا خوب و کامل به نظر بیایید و اگر در این میان به  روانشناس خوب در اصفهان هم مراجعه کنیم برای شفا یافتن عجله داریم.

 کلینیک مشاوره موفقیت  خواننده را مرحله به مرحله جلو می‌برد. در ابتدا با مثال‌های واقعی که می زند باعث می شود ببینیم  چطور افرادی شبیه به ما به راحتی به خود گفتند و کمک می‌کند با خود صادق باشیم و به خود نگاه کنیم. دلایل این دوره را بررسی می کند و رنجی که می خواهیم از آن فرار کنیم را نشان می دهد. درس های عمیق مان را ببینیم. ما امیدواریم شفا یابیم  ، اما از آنچه می‌تواند شفایمان دهد می ترسیم. لازم نیست تمام پرسش ها را پاسخ  دهیم. ما باید پرسش های زندگی را پذیرا باشیم ، آنها را تجربه کنیم و با آنها زندگی کنیم. پذیرش هر آنچه اتفاق افتاده و جزئی از واقعیت زندگی است در کلام آنقدر بدیهی است که ما هیچ وقت فکر نمیکنیم به سادگی از انجامش سرباز میزنیم. درست دیدن و مواجه شدن با حقیقت موجود و پذیرفتن آن کلید هایی هستند  که مرکز مشاوره اصفهان ارائه می دهد و در کنار اینها با مثالهایی که از  ده ها نمونه درمان جو می آورد که خواننده نشان می دهد آسیب هایی که دیگران  به ما زدند را چطور مداوم باز تولید می‌کنیم.

 چیز های زیادی برای تغییر وجود دارند تا شادی و آرامش به زندگی های مان برگردد. کارهای زیادی لازم است انجام شود. کار هایی که شاید در ابتدا انجامش سخت باشد یا از انجام آن فراری باشیم. تمام این راهی که می رویم در نهایت می‌تواند کمک کند عینک های تیره را یکی یکی از جلوی چشم برداریم. دروغ گفتن به خود را پایان دهیم و به معنای واقعی زندگی کنیم. روزی پیدا می کنیم که بپذیریم ما همه رازهایی هستیم که می خواهیم در میان گذاشته شده و درک شویم.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.